تعداد زیادی از مغازههای طبقه دوم بازار رضا (ع)، پرچم دوزی بود و صدای چرخهای گل دوزی، صدای ثابت آن. بازار رضا (ع)، تولد معماری مدرن بود از دل سنت ها. یادآور بازارهای قدیم؛ راستههایی که در حجرههای آنجا همه چیز پیدا میشد.
در بازارهای قدیم مشهد هم، همه چیز پیدا میشد. روزگاری دور تا دور حرم مطهر بازار بود. هر کدام از آن ورودیهای حاشیه ایوان ها، به بازاری باز میشد که شهر را به حرم مطهر پیوند میداد. «بازار ساعت»، «بازار زنجیر»، «بازار طلافروش ها»، «بازار سنگ تراش ها» و.... زیارت و بازار و سوغاتی، همزاد هم هستند. برای همین هم، اطراف حرم پر بود از بازار با همه اقلامی که به کار زائران میآمد. در آن میان، اما اقلامی که زیارت را یادآوری کند، بیشتر بود و مشتریهای بیشتری داشت.
پرچمهای گل دوزی شده یکی از همانها بود. کدام مسجد، کدام تکیه، کدام حسینیه است که یکی از این پرچمها نداشته باشد. آن خطهایی که با نخهای سبز و سرخ بر سطح سیاه پارچههای مخملی جان میگیرد، آدم را یاد محرم، یاد زیارت، یاد سبکی بعد از اشک ریختن میاندازد و برای همین هاست که پرچمهای مخملی گل دوزی شده، سوغاتی قدیمی مشهد بوده و حجرههای پرچم دوزی، پای ثابت همه این بازارها.
نیم قرن پیش، در روزگار «عبدالعظیم ولیان»، وقتی آخرین بازارها را خراب کردند تا صحنها را بیشتر کنند، کسبه دور حرم را فرستادند به حجرههای نونوار بازار رضا (ع). طلافروش ها، انگشترفروشها و عطرفروش ها، جا گرفتند در طبقه اول بازار و طبقه دوم ماند برای پرچم دوزها. فیروزه تراشها هم البته آمدند و شدند همسایه پرچم دوزها.
حالا هنوز هم پرچمهای گل دوزی شده از دل حجرههای بازار رضا (ع) ذکر عاشورا میگویند. پرچم دوزی، هنوز هم یکی از هنرهای رایج در مشهد است.
هرچند پرچمهای ارزان قیمت چاپی، خیلی از مشتریها را کشانده سمت خودش، اما صدای چرخهای گل دوزی، هنوز هم در طبقه دوم بازار رضا (ع) شنیده میشود. هنوز هم هر محرم، حسینیهها با همین کتیبهها و پرچمها سیاه پوش میشوند و یکی از همین پرچمهای مخملی سیاه رنگ، در تمام دو ماه محرم و صفر، تاب میخورد بالای گنبد.